اولین قدم برای مرد شدن...
بالاخره بعد از کلی استرس و نگرانی که داشتم ، اولین قدم مرد شدن رو برداشتی. شما رو روز دوشنبه 1393/4/2 در سن 33 روزگی پیش دکتر احمد بذرافشان که فوق تخصص جراحی کودکان بودن ختنه کردیم. خداروشکر صبور بودی و برخلاف تعاریفی که از بقیه شنیدیم خیلی گریه نکردی البته کمی گریه کاملا طبیعی بود که همین یه ذره دل هممون رو به درد می آورد و از اینکه درد داشتی هممون ناراحت بودیم. البته بعد از ختنه کردن شما تا بهبودی کاملت رفتیم خونه آقاجون و دوباره مامان جون رو تو زحمت انداختیم که خیلی باید ممنونش باشیم.
این چند روز حسابی بهت خوش گذشت چون از اونجایی که میخواستیم زیاد گریه نکنی بغلمون میکردیم و راه میبردیمت تا ساکت بشی!!!!
از اونجا که خیلی کوچولو بودی و متوجه کادو و اسباب بازی نمیشدی، آقاجون و مامان جون و دایی و حاج بابا و مادرجان کادو پول دادن و منم گذاشتم تو حسابت تا واسه آینده استفاده کنی. خاله جون هم یه دست بلوز و شورت کادو داد.
مرسی گلم که تحملت واسه درد زیاده و من رو زیاد اذیت نکردی. از بابا هم تشکر میکنم که واسه این کار یکی از بهترین دکترها رو انتخاب کرد تا من از این بابت زیاد نگران نباشم.