واکسن شش ماهگی
ماهان عزیزم، واکسن شش ماهگیت رو با 12 روز تاخیر زدیم، آخه سرماخورده بودی و مجبور بودیم صبرکنیم تا بهتر شی، بعدش هم که خوب شدی به زمان رفتن بابا به کربلا نزدیک شد، بابا هم که حسابی دلش میخواست این روزا باهات بازی کنه، خواست که واکسنتو یه چند روزی به تاخیر بندازم، آخه دوت نداشت این چندروز باقی مونده رو شما مریض باشی. خلاصه دوازدهم ساعت 8 بابا راهی سفر کربلا شد و منم بعد از اینکه باروبنه خودم و شما رو بستم ساعت 11 با مامان جون رفتیم مرکز بهداشت و واکسن شما رو زدیم و از اونجا هم رفتیم خونه مامان جون تا این مدتی که بابا نیست مهمونشون باشیم. رفتن بابا از یه طرف و واکسن شما هم از طرفی دیگر حسابی دل منو آزار میداد خداروشکر که خونوادم کنارم بودن...